آموزش ورود به پروفایل و مشاهده دوره
10 باور محدود کننده در مورد سلامتی و درمان

10 باور محدود کننده در مورد سلامتی و درمان

تصویر سارا حیدری

سارا حیدری

10 باور محدود کننده در مورد سلامتی و درمان

این 10 باور محدود کننده چگونه به بهبود شما کمک می کند؟

ما در مورد سلامتی و جنبه‌های متفاوت از زندگی خود نسبت به آنچه که تصور می کنیم، باورهای زیادی داریم. بیشتر باورهای شما برنامه‌های فرآیندهای ذهنی هستند که زیر سطح آگاهیتان قرار دارند و بررفتارهای آگاهانه شما تاثیرگذار هستند. این باورها در سالهای اولیه شکل گیری زندگیتان از والدین و فرهنگتان به شما به ارث رسیده است. باور ثرروت ساز یکی از بهترین باورهای زندگی یک انسان است.

بسیاری ازاین باورها در طول زندگی کمک کننده شما هستند. برنامه نویسی  ذهن ناخودآگاه اغلب در کودکی به شما کمک می کند، اما ممکن است این برنامه در سنین بزرگسالی چندان به شما کمکی نکند. ترس‌ها و باورهای ذهنی تثبیت شده از قبل، شما را محدود می کند و شما را از تجلی رفاه و موفقیتی که می خواهید باز می دارد. تا زمانی که نتایج مخرب برخی از این باورهای محدود کننده برایتان روشن نشود، ممکن است حتی ندانید که آنها افکار، انتخاب ها و اعمال شما را هم نیز هدایت می کنند.

مطالب پیشنهادی: قانون جذب چیست

10 باور محدود کننده در مورد سلامتی و درمان

نمونه هایی از باورهای سلامتی ، فرهنگی و مذهبی

همه افراد، حداقل تعدادی باور درست یا نادرست تثبیت شده در مورد سلامتی را ازقبل در ناخودآگاه خود دارند که این باورها را از خانواده، فرهنگ یا نحوه تربیت مبنی برپایه‌ی تفکرات مذهبی بدست آورده‌اند. ممکن است به طور کامل یا جزئی برخی از این باورها را باور کنید یا نسبت به نادرست بودن  برخی از این باورها بعدا آگاه شوید یا حتی در بعضی مواقع امکان وقوع آنها را فراهم کنید:

  1. 1. گاهی ژن‌های من باعث بیماری من می شود.

این باور تا زمانی که مطالعه اپی ژنتیک خلاف آن را ثابت کرد واقعیت تلقی می‌شد. اگرچه ژن‌ها ممکن است شما را در برابر شرایط خاصی آسیب‌پذیر کنند، اما شما را در معرض بیماری خاصی قرار نمی‌دهند. مگر اینکه شما جزو پنج درصد جمعیت مبتلا به یک بیماری ارثی (مانند کم خونی داسی شکل و هموفیلی) باشید، رژیم غذایی و سبک زندگی شما نسبت به ژن‌های شما پیش‌بینی‌کننده‌های قابل اعتمادتری برای خطر هستند. انتخاب‌های سالم باعث می‌شود که ژن‌های مشکل‌ساز خاموش باشند.

  1. 2. من نمی توانم سلامتی‌ام را بدست بیاورم.

این باور محدود کننده در مورد سلامتی و شفا ممکن است احمقانه به نظر برسد، اما بین مردم کاملا متداول است. ناخودآگاه شما تغییر را به عنوان تهدیدی برای امنیت شما تلقی می کند. به خودآگاهی و صداقت زیادی نیاز دارید تا این برنامه‌نویسی  ناخودآگاه را به‌خوبی از بین ببرید. ممکن است دلایل قابل قبولی داشته باشید که بخواهید یک بیماری یا ناتوانی را در خود درمان کنید. قانون جذب سلامتی باورهای موثری را برای جذب سلامتی به همراه دارد.

این باور در مورد سلامتی و شفا جز باورهای محدودکننده بسیار خطرناکی است که می تواند حتی باعث بروز بیمارهای دیگر هم نیز شود.

 

 

  1. 3. من سزاوار سلامتی نیستم.

مانند امنیت و سلامت، باورهای محدود کننده در مورد سلامتی و توانایی شما برای خوب شدن با احساس سزاوار بودن و شایسته بودن ارتباط دارد. این باورها رایج هستند و به طرق مختلف خود را نشان می دهند. شما ممکن است احساس ناشایستگی کنید یا نسبت به روابط خوب، پول کافی، عشق، سلامتی، شادی و … احساس بی لیاقتی کنید. شاید وضعیت سلامتی خود را نوعی تنبیه یا کارما ببینید.

اگر در یک زمینه از زندگی خود چنین احساسی داشته باشید، به احتمال زیاد به بخش های دیگر نیز سرایت می کند. احساس گناه، شرم، سرزنش و عزت نفس پایین، شاخص های این الگوی فکری هستند.

  1. 4. سلامتی و شفا نیاز به متخصص و درمان دارد.

برخی از باورهای سلامتی از بدو تولد در بسیاری از ما برنامه ریزی شده‌اند. ما معتقد هستیم که برای سلامتی خودمان به پزشکان، جادوگرها، داروها، گیاهان دارویی، انرژی درمانی، مکمل ها و درمانگرها برای هرگونه ناخوشی کوچک و بزرگ نیاز داریم.

در حالی که در بعضی از مواقع فقط این کمک ها کاملا مفید و ضروری هستند، اما باید بدانید که این مسئله نیز درست است که شما یک توانایی ذاتی هم برای شفا دارید. ضرب المثلی معروف می گوید:« هر شفایی خود شفا است.». زمانی که بدن نیاز به درمان دارد خود را درمان می کند، به ذهن و بدن کمک می کند تا به تعادلی که برای بازیابی نیاز دارد برسد.

به طور کلی، افراد زمانی بهترین عملکرد را دارند که مسئولیت شخصی رفاه خود را بپذیرند، حتی زمانی که توسط دیگری مراقبت می شوند. برای مثال، اثر دارونماها بارها نشان داده است که مردم چقدر به داروهای ساختگی و جراحی پاسخ می‌دهند. آنها زمانی به درمان پاسخ بهتری می دهند که متوجه شوند پزشک به او اهمیت می دهد.

  1. 5. برای بهبود نیازی به کمک ندارم.

باورهای محدود کننده در مورد سلامتی بسته به شرایط شما می تواند مفید یا مضر باشد.

با توجه به ابزار و موقعیت‌های مناسب، بدن شما قادر است خود را درمان کند و این کار را به صورت روزانه و بدون هیچ اقدام آگاهانه ای از جانب شما انجام می دهد. با این حال، گاهی اوقات، به هر دلیلی، برای بهبود به کمک شخصی دیگر یا چیز دیگری نیاز دارید. گاهی اوقات یک عمل جراحی جزئی یا دوز آنتی بیوتیک  که باعث بهبودی می شد، باعث می شد که مردم جان خود را از دست دهند.

6.بیماری من غیر قابل درمان است.

هنگامی که بیماری شما غیر قابل درمان اعلام شود، یا دکتر با عبارت ” متاسفم کاری از دست ما بر نمی آید ” شما را بدرقه خانه‌تان می کند. تا با آن بیماری زندگی کنید و یا قبل از مرگ قریب الوقوع خود به امور خود سر و سامان دهید. به ظاهر بیماری شما غیرقابل درمان می شود. کلمه “لاعلاج” به این معنی است که علم پزشکی رایج دیگر هیچ راهی برای درمان بیماری شما ندارد.

برخی از مردم این را به عنوان سرنوشت خود می پذیرند و همانطور که انتظار می رود می میرند.

افراد دیگر از پذیرش این موضوع به عنوان حقیقت امتناع می ورزند. اغلب، این شروعی جدید برای کنار گذاشتن «باید»ها و یک زندگی کامل است.

بسیاری از افراد شروع به کشف راههایی جدید که بتوان آن را با علم پزشکی جایگزین کنند، می شوند. آنها می دانند که فقط به این دلیل که سیستم پزشکی درمان ندارد، به این معنی نیست که درمان‌های جایگزین، مثل راه‌حل‌های ساده مانند اصلاح رژیم غذایی نیز بی فایده باشد.

 

مطالب پیشنهادی: عبارت تاکیدی جذب پول

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
دسته‌های دوره های آموزشی