چگونگی کنترل احساسات

توانایی در کنترل احساسات تا حدودی به میزان ” تغذیه ” یک احساس خاص بستگی دارد. اینکه چه مدت روی چیزی که از آن می ترسیم، عصبانی یا افسرده هستیم تمرکز می کنیم. برای اینکه بتوانیم احساسات خودمان را کنترل کنیم و بخوبی با دیگران ارتباط برقرار کنیم به هوش هیجانی بالا نیاز داریم. هوش هیجانی به معنای توانایی فردی افراد در تشخیص و درک کامل احساسات خود و کنترل آن در تمامی امور فردی خود می باشد. مدیریت عاطفی ضعیف می تواند زندگی شخصی و حرفه ای فرد را تا مرز نابودی به پیش ببرد. فردی که نتواند احساسات خودش را کنترل کند به ندرت مورد احترام قرار می گیرد. حرفه ای بودن مستلزم بلوغ، وقار و درستکاری است. در دنیای امروز توانایی در مدیریت احساساتمان بسیار مهم تر از داشتن هوش و دانش است.

انسان موجودی احساسی است. احساسات فوق العاده قدرتمند هستند، به همین دلیل یادگیری کنترل آنها نیز به همان اندازه حائز اهمیت است. در ادامه 8 نکته طلایی درباره ” چگونگی کنترل احساسات “ مطرح شده است.

   1-گاهی از دید یک فرد دیگر، بر احساسات و رفتارتان نظارت کنید.

برای اینکه بتوانید احساسات خود را به خوبی مدیریت کنید، باید این توانایی را در خودتان ایجاد کنید که به عنوان یک ناظر و بدون قضاوت کردن موقعیتتان، احساسات و رفتارتان را از بیرون نظارت و سپس ارزیابی کنید. شاید در ابتدای کار برایتان سخت باشد زیرا ذهن شما می خواهد فورا خوب یا بد بودن موقعیتتان را قضاوت کند. درچنین موقعیت هایی نمی توانید عاقلانه تصمیم گیری کنید زیرا وقتی احساساتی می شوید واقعیت های اطرافتان را کمتر می بینید. ممکن است تصمیم های غیرمنطقی بگیرید و بعد از فروکش کردن احساسات؛ دچار پشیمانی و سرخوردگی شوید و مدام خودتان را سرزنش کنید.

یاد بگیرید احساسات خودتان را همانطور که هستند بپذیرید، بدون اینکه سعی کنید آن را پنهان، تغییر یا انکار کنید. اینکار به شما کمک می کند تا تعادل داشته باشید. اگر در موقعیتی ناخوشایند و ناراحت کننده قرار گرفتید لازم نیست فضا را تغییر دهید. هر احساس ناخوشایندی لزوما بد نیست. اگر فردی واقع گرا باشید می توانید از این احساس بد و ناخوشایند درس بگیرید و از آن به نفع خودتان یک فرصت بسازید.

  2-احساساتتان را بشناسید.

یاد بگیرید فراز و نشیب های عاطفی خود را بشناسید. اولین قدم کلیدی برای ” چگونگی کنترل احساسات” این است با روحیات و خلقیات خودتان بیشترآشنا شوید و بدانید چه وقت هایی و چرا احساساتی می شوید. اگر به طور غیرمنتظره ای در مورد مسئله ای احساس عصبانیت کردید، دلیل عصبانیتان را از خود بپرسید. “کنترل احساسات “ به هیچ وجه به معنی انکار و یا پنهان کردن احساسات واقعی تان نیست بلکه هر احساسی دارید آنرا بپذیرید. مثلا به خودتان بگویید: « خوب این حسم رو دوست ندارم، ولی حسودیم شده.» این یعنی پذیرفتن! قدم بعدی این است که از خودتان بپرسید چرا چنین حسی دارید: « از اینکه گفتم حسودیم شده متنفرم، اما فاطمه تازه اومده این شرکت ترفیع گرفته ولی من چندساله اینجا کار می کنم؛ هنوز نگرفتم، بخاطر همین خیلی بهش حسودیم شده» بجای اینکه احساساتتان را توجیه کنید بهتر است با خودتان روراست باشید. اغلب افراد در چنین موقعیت هایی سعی می کنند خودشان را گول بزنند و احساسات واقعی شان را انکار کنند. اما برای اینکه بتوانید ” احساسات خودتان را کنترل کنید” بهتر است قبل از هر چیزی دلیل بروز چنین احساسی از خودتان را، جستجو کنید.

 3- حال وهوای خود را تغییردهید و کاری متفاوت انجام دهید.

معمولا افراد فکر می کنند احساسات بد خود به خود و مانند یک هوای طوفانی به ناگهانی برای ما اتفاق می افتد و بهترین کاری که می توانند انجام دهند این است که صبر کنند تا از شدت این احساسات کاسته شود. اما،برخلاف طوفان‌های آب و هوایی،شما می‌توانید” احساساتتان را کنترل کنید “ حتی آنرا تغییر دهید بدون اینکه به ابزارهای ناسالمی مانند الکل یا مواد مخدر متوسل شوید. توانایی مدیریت و ” کنترل احساسات “ نشانه سلامت روانی فرد است و اینکه او از بلوغ احساسی برخوردار است و می داند که چگونه شاد زندگی کند.

یکی از راه هایی که می توانید حال و هوای خود را تغییر دهید انجام دادن یک کار جدید است. به عنوان مثال، اگر احساس بی‌حوصلگی می‌کنید، با تماشای برنامه های غیرجذاب تلویزیونی فقط بی حوصله تر می شوید. بهتر است تلویزیون را خاموش کنید و به پیاده روی بروید. اگر احساس افسردگی می کنید و ناراحت هستید فقط کافی است به داشته هایتان در زندگی که قدران آن هستید فکر کنید و بابتش شکرگزار باشید. اگر در مورد مسئله ای مضطرب و نگران هستید، به خودتان بگویید می توانست بدتر ازاین هم باشد.

در چنین موقعیت هایی مهم این است که کاری متفاوت انجام دهید یا افکارتان را تغییر دهید. نباید با این موج احساسات همسیر شوید و با این موج های مخرب به این سو و آن سو روید. در عوض چشم هایتان را ببنید و برعکس احساسات ناخوشایند را تصور کنید. مثلا هر وقت چیزی اعصبتان را بهم ریخت، چشمتان را ببندید و فقط چند لحظه خودتان را در حالت آرامش و راحتی تصور کنید. این کار باعث خنثی شدن احساسات منفی شما می شود و می تواند احساسات مثبت را جایگزین احساسات منفی کند.

   4- می توانید کنترل احساسات را از دیگران یاد بگیرد.

یکی از بهترین راهها برای ” چگونگی کنترل احساسات “ نگاه کردن به دیگران است اینکه ببینیم افرادی که در کنترل احساساتشان مهارت دارند، چگونه با ناامیدی ها و مشکلات خود کنار می آیند؟ مثلا می توانید از آنها بپرسید چطوری جلوی عصبانیتشان را می گیرند یا در برابر افراد پرخاشگر چگونه اینقدر خونسرد عمل می کنند، یا بعد از اینکه به اهدافشان نرسیده اند چطور می توانند باز هم لبخند بزنند؟ اگر توصیه ها و تکنیک هایی که این افراد در اختیارتان می گذارند را به کار ببندید حتما می توانید در کنترل احساساتتان موفق تر باشید.

  5- فیزیولوژی و حالت بدن خودتان را تغییر دهید.

برخی از افراد تصور می کنند که احساسات ” همه در مغز اتفاق می افتد” و تنها مغز است که بصورت یکطرفه به بدن دستور می دهد و مغز و بدن بخشهای مجزا از هم هستند. اما باید بدانید نه تنها مغز و بدن جدا نیستند بلکه بدن بخشی از فرآیند فکری مغز است واینکه شما براحتی می توانید با تغییر حالت ایستادن، نشستن و تغییر وضع بدنتان، حال خود را به سرعت تغییر دهید. می توانید محل را ترک کنید و به پیاده روی بروید.

احساسات ناخوشایند روی جسم انسان تاثیرات نامطلوب می گذارد، مثلا خشم ضربان قلب و فشار خون را بالا می برد. به همین دلیل است افرادی که خلق و خو تند و عصبی دارند در معرض ابتلا به بیمارهای قلبی قرار دارند، افسردگی نیز سیستم ایمنی را سرکوب می کند.

یکی از بهترین راههای جلوگیری از این تاثیرات نامطلوب این است که طرز صحیح نفس کشیدن را یاد بگیرید. خشم و اضطراب وقتی روی جسم تاثیرمنفی می گذارند که بریده بریده نفس بکشید. زمانیکه مورد هجوم احساسات مخرب قرار می گیرید، فقط کافی است پنج ثانیه نفس نکشید تا بدنتان بتواند طرز نفس کشیدنتان را مجددا تنظیم کند. سپس به آرامی دم بگیرید و روی دیافراگم خود تمرکز کنید تا زمانی که ریه های شما پرازهوا شود. در مرحله بعد، هوای داخل ریه ها را خیلی آهسته بیرون دهید. یادتان باشد این طرز بازدم هوا از ریه ها حالتان را خوب می کند و موجب آرامش می شود.

  6- در زمان حال زندگی کنید.

وقتی از نظر احساسی درگیر هستید، بیشتر تمایل دارید به گذشته و اتفاقات ناخوشایند آن فکر کنید، یا به آینده بروید و رویاپردازی کنید در نتیجه از آنچه که در زمان حال اتفاق می افتد دور می شوید. لذت بردن از زمان حال و بی‌توجهی به گذشته یک توانایی درونی است‌ که نیاز به تمرین دارد. باید سعی کنید تمرکز خودتان را از آینده و گذشته به حال ببرید و از مسیر زندگی لذت ببرید. زندگی در زمان حال یک مهارت است. گذشته نیز تاریخ است و شما هرکاری هم که انجام دهید باز هم نمی‌توانید آن را تغییر دهید. بهترین کار لذت و استفاده از زمان حال حاضر است. اگر در زمان حال زندگی کنید، کیفیت زندگی‌تان افزایش پیدا می‌کند و همچنین آینده بهتری نیز خواهید داشت.

یادتان باشد نه تنها باید احساسات منفی خود را مدیریت کنید، بلکه باید احساسات مثبت خود را نیز مدیریت کنید تا براساس واقعیت تصمیم گیری کنید، نه بر اساس خیالات آینده یا وحشت های گذشته.

به اتفاقات پیش رو فکر کنید و در مورد رابطه خود با دیگران بحث و تبادل نظر کنید. مراقب باشید رفتارهایتان از حالت تعادل خارج نشوند. وقتی تصمیم به زندگی در زمان حال می گیرید یعنی پذیرفته اید که از اتفاقات گذشته درس بگیرید بدون اینکه در گذشته بمانید. فراموش نکنید ایده‌های جدید، تازه و خلاقانه از زندگی کردن و بودن در زمان حال می آیند.

  7- به نیازهای احساسی خودتان توجه کنید.

تمامی موجودات زنده از جمله ما انسان ها نیازهایی داریم که اگر به آن توجه نکنیم و برطرف نشود آسیب خواهیم دید. نیازهای اولیه ما انسان ها عبارت اند از: غذا، آب و سرپناهی برای زیستن. اگر این نیازها به درستی برآورده نشوند، بدون شک از لحاظ عاطفی، احساسی و جسمی لطمه می خوریم. علاوه بر این نیازهای اولیه نیازهای احساسی هم نیز داریم که توجه به آنها نیز اهمیت بالایی دارد که در ذیل به آنها اشاره شده است:

برای اینکه فرد از نظر عاطفی سالم باشد، باید:

• احساس امنیت و آرامش کند.
• مورد توجه و مهربانی قرار گیرد.
• توانایی کنترل زندگی خود را داشته باشد.
• احساس کند بخشی از یک جامعه بزرگتری می باشد.
• از دوستی، تفریح، عشق و صمیمیت با دیگران لذت ببرد.
• احساس شایستگی و موفقیت کند.
• احساس ارزشمند بودن کند و عزت نفس داشته باشد.

وقتی نیازهای احساسی خودتان را برآورده می کنید زندگی برایتان معنا و مفهوم پیدا می کند. درحالیکه بی توجهی به نیازهای ابتدایی زندگی باعث می شود احساس کنیم که زندگی بی معنی و بیهوده است و ما را در برابر مشکلات عاطفی آسیب پذیرتر می کند. وقتی طوری زندگی می کنید که تا حدی تمام یا اکثر نیازهای فوق را برآورده می کنید، از ثبات و” کنترل احساسی” بیشتری برخوردار خواهید شد. ابتدا باید نیازهای احساسیتان را شناسایی کنید سپس در مورد هرکدامشان خوب فکر کنید و سپس فعالیت هایی را انجام دهید که به شما در برآورده کردن آنها کمک می کند. به این ترتیب، می توانید نیازهای احساسی خود را برطرف کنید و در زمان غلبه ی احساسات براحتی بتوانید احساسات خود را کنترل کنید.

  8- مدیتیشن کنید.

یکی دیگر از بهترین روش های کنترل احساسات و مقابله با احساسات شدید ” مدیتیشن “ است. مدیتیشن به شما کمک می‌کند نسبت به احساسات خود آگاه شوید و برآن تمرکز کنید، وقتی مدیتیشن می‌کنید، به خودتان یاد می دهید که احساسات خود را بپذیرید بدون اینکه آنرا پنهان یا انکار کنید. همانطور که در بالا ذکر شد، یادگیری پذیرش تمام احساسات می تواند به شما در “چگونگی کنترل احساسات “ کمک می کند و آنرا برایتان راحتتر کند. همچنین مدیتیشن می‌تواند به شما احساس آرامش و تعادل بدهد که می‌تواند برای سلامت جسمی، ذهنی، روحی و عاطفی شما مفید باشد و همچنین خوابی آرام را تجربه کنید.

امیدوارم که مطلب امروز برای شما مفید بوده باشد. بی‌ صبرانه منتظر خواندن نظرات شما هستم.

منابع:

https://www.hypnosisdownloads.com/blog/how-to-control-your-emotions

https://www.entrepreneur.com/article/281339