آموزش ورود به پروفایل و مشاهده دوره

قدرت باور

تصویر سارا حیدری

سارا حیدری

با قدرت باور میتونی هرکاری انجام بدی، باورها به طرق گوناگون در ذهن ما شکل می گیرد، از طریق خانواده، دوستان و…..تو این ویدیو دن لاک می گه اگر تو دوستی داری که به این باور رسیده تو از پس این کار برمیای، این باور رو بگیر و باهاش رویاتو دنبال کن. گاهی اوقات ممکن است تو خودت هنوز به اون باور نرسیده باشی یا تازه شروع راهه، تو این موقعیت آدم هایی که کنار تو هستند می تونند به تو کمک کنند.

هرچیزی رو که ذهنت میتونه تصور کنه تو میتونی بهش برسی

ولی گاهی اوقات اگه تو خودت هنوز به این باور نرسیده باشی چی میشه؟

اگه تازه شروع کرده باشی چی؟

اگه هنوز اون اعتماد به نفس لازم رو پیدا نکرده باشی، چی؟

یادم می آید یک سال پیش وقتی تازه  شروع کردم

و به تازگی آژانس تبلیغاتی تک نفره خودم را راه انداخته بودم

و یکبار وقتی  با مربیم آلن ناهار  خوردم

بعد از ناهار اونو تا خونش رسوندم

تو ماشین که بودیم ازش یک سوال پرسیدم

اون موقع اسم انگلیسی من دنیل بود

دنیل، دنیل لاک

ازش پرسیدم، آلن من دارم به تغییر اسمم فکر می کنم

خوب میخای بجاش چه اسمی بذاری؟

بهش گفتم با اسم الانم دنیل مشکلی ندارم، خوبه

ولی نمیدونم حس می کنم زیادی بچه گونه است

میدونی دلم میخاد اسمم یکم پخته تر و مردونه تر باشه

گفت خب، حالا داری به چی فکر می کنی؟

گفتم دارم به این فکر می کنم که اسمم رو کوتاهترش کنم و بذارم دن

اون یکم مکث کرد و گفت : خوب پس میشه دن، یعنی دن لاک

منم گفتم آره درسته، دن لاک

فکر می کنم این اسم یه عظمت خاصی داره

اون روی صندلی سمت  شاگرد نشسته بود

بعدش با دستش این حرکت رو انجام داد و گفت: دن لاک

بعدش گفت میتونم ببینم

ازش پرسیدم چی میتونی ببینی؟

میتونم این جمله ” زندگی دن لاک بزرگ رو ببین”  ببینم

که روی یک بنر بزرگ برای یک کنفراس بزر گ نوشته شده

من گفتم چی؟

اون گفت: درسته خودشه، خیلی خوب و تاثیرگذاره

بهش گفتم منظورت رو نمی فهمم

من  فقط میخواستم اسمم رو عوض کنم

تا بخاطر آوردنش یکم راحتتر بشه

تو چطوری بنر ” زندگی دن لاک رو ببین” میبینی ؟

این ماجرا برای قبلتر از  زمانی بود که من سخنرانی های عمومی خودمو شروع کنم

اون موقع من شخصیت درونگرایی داشتم

پشت کامپیوترم می نشستم و تبلیغ نویسی می کردم

بنر ” زندگی دن لاک رو ببین ” تو یه کنفرانس، منظورت چیه؟

در حقیقت اون داشت چیزی رو در من میدید که من خودم ندیده بودم

اون منو باور داشت

مربی من بیشتر از خودم بهم ایمان داشت

من این احتمال رو نمی دیدم حتی نمی تونستم باور کنم

حتی نمی تونستم ببینمش

ولی اون میتونست ببینه

چند ماه پیش یک رویداد بزرگ همراه مربی خودم آلن داشتم

که هزاران نفر از شاگردانم در سراسر دنیا دور هم جمع شدیم

و من و آلن دوتایی باهم روی صحنه رفتیم و در مورد این داستان صحبت کردیم

سال ها قبل، قبل از اینکه من این صحنه رو ببینم اون دیده بود

من تونستم بنر ” زندگی دن لاک رو ببین ” ببینم

من خیلی خوشحال بودم و اون هم به من خیلی افتخار می کرد

گاهی اوقات ممکنه پیش بیاد تو هم خودت رو باور نداشته باشی

اشکالی نداره منم خودم رو باور نداشتم

اما اگه کسی رو داری که بیشتر از خودت بهت ایمان داره، دست کم نگیرش

من همیشه به شاگردام اینو می گم

من به شما بیشتر از خودتون باور دارم

و اگه هنوز خودتو باور نداری، مشکلی نیست

اطمینان منو قرض بگیر

بعدش میتونی به راهت ادامه بدی و باورهات رو بسازی

و یه روزی شاید شاید، بتونی از اون باور استقاده  کنی تا به چیزی که میخای برسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
دسته‌های دوره های آموزشی